همانطور که می دانید شعار انتخاباتی آقای موسوی آزادی است و شعار آقای احمدی نژاد
عدالت است. حال ما می خواهیم در اینجا عدالت و آزادی را باهم مقایسه کنیم.
اینجا یک سوال مطرح است که آیا آزادی بهتر است یا عدالت؟
در بحث عقل و فطرت آزادی و عدالت را اینطوربا هم مقایسه می کنیم:که آزادی امکان دارد
باعث افراط و تفریط یا باصطلاح زیاده روی در آن شود. ولی در عدالت هر چیزی در جای خود
قرار می گیرد. و همچنین عدالت باعث می شود که آزادی متعادل شود.
اقتصاد از نظر آقای احمدی نژاد:ما اقتصادی را می خواهیم که بر پایه ی عدالت و اخلاق باشد
و روابط بین بخش های اقتصادی باید بر پایه ی عدالت باشد.
نگاه ایشان بر این موضوع بسیار واضح است ایشان سعی دارند که افراد در جامعه به طور
یکسان از امکانات استفاده کنند. مثلاْ اگر فردی در تهران از بهترین امکانات برخوردار است.
مردمی هم که مثلاْ در استان فارس هستند از این امکانات برخوردار باشند.
چند هفته ی پیش در خبر ها شنیدم که آرزوی ۸۰ ساله ی مردم فارس به حقیقت پیوست.
و استان فارس به شبکه ی ریلی کشور پیوست. به نظر شما آیا مردم فارس کمتر از دیگر
مردم کشور هستند ؟
حال می خواهیم آزادی را از نگاه آقای موسوی بررسی کنیم.ایشان دائماْ از آزادی همراه با
افراط و تفریط سخن می گویند و می گویند چرا با بدحجابی مبارزه می کنید.
به نظر شما اکثریت ملت ایران که طرفدار جمهوری اسلامی هستند و باحجاب موافق هستند
آیا حقی ندارند؟ آیا آزادی به معنایی که شما می گوید همان ذلت و خواری برای مقام زن در
جامعه نیست؟ اسلام با واجب کردن حجاب برای زن عزت را به زن داد ولی جوامع غربی با
حمایت از بی حجابی از زن سوء استفاده می کنند تا زن در جامعه به عنوان یک برده باشد.
تا هر وقت که بخواهند از آن سوء استفاده کنند.
حال به نظر شما آیا عدالت بهتر است یا آزادی؟؟؟؟
دیروز شاهد این بودیم که بعضی از آشوبگران و طرفداران موسوی چند مسجد را در شهر
تهران به آتش کشیدند.ولی آقای موسوی در این مورد هیچ واکنشی از خود نشان نداد.
ایشان با این سکوت خود چهره ی بی دین خود را به همه ی مردم ایران نشان دادند.
بعد از این خبر همه ی ما از ایشان توقع داشتیم که این عمل وحشیانه و غیر انسانی
طرفدارانشان را محکوم کنند. که ایشان با سکوت خود نشان دادند که نه نتها از این عمل
حمایت می کنند بلکه خود نیز عامل اصلی این عمل وحشیانه و غیر انسانی هستند.
ایشان حتی دعوت شورای نگهبان را هم برای بررسی تقلب در انتخابات را نپذیرفتند و این
عمل به خوبی دروغ ایشان را در مورد تقلب در انتخابات آشکار کرد.
انسانی که از منطق چیزی نمی فهمد و دائما دنبال آشوب و فریبکاری است چگونه می
تواند اداره ی یک مملکت اسلامی رابه دست گیرد؟آیا چنین انسانی صلاحیّت حتی کاندیدا
شدن را دارد؟
مقام معظم رهبری در نماز جمعه سخنانی رادر مورد انتخابات و توطئه ها گفتندکه من سه
تا از سخنانشان را انتخاب کردم و در اینجا نوشته ام:
۱)دشمنان سه ماه پیش از انتخابات توطئه کرده بودند که در انتخابات ایران تقلب روی
خواهد داد.
۲)بین این دو نامزد ۱۱ میلیون رأی اختلاف است اگر پانصد هزار رأی اختلاف بود شاید می
شد گفت که تقلب است چطور می شود گفت که این 11 میلیون رأی تقلبی است.
3)اردوکشی های خیابانی دیکتاتوری است.
4)اگر این راه (اردوکشی خیابانی) را ادامه بدهند من خواهم آمد و با مردم صریح تر از این
صحبت خواهم نمود.
ایشان همچنین در مورد اختلاف نظر رئیس جمهور و آقای هاشمی هم گفتند : که آقای
رئیس جمهور و آقای هاشمی اختلاف نظر هایی با هم دارند ولی نظر آقای رئیس جمهور
به نظر بنده نزدیک تر است.